• وبلاگ : زندگي رسم خوشاينديست
  • يادداشت : يک روز فراموش نشدني
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ريحانه 
    من هم نيشابور بودم دانشگاه. همه ي خوابگاه رو شيريني دادم. سه طبقه رو! يادش بخير. خاطره ي قشنگي رو به يادم آوردي خواهر جون. به ياد اون روزهاي سپهر......
    پاسخ

    ميگم ما هم عجب خاله هاي با احساسي بوديم ها! مگه نه؟
    + نعيمه 
    آخـــــــــــي
    من که از نزديک ديدمش برام خيلي جالبه اينايي ک تعريف کردي، پسر خيلي خوبيه، بخصوص وقتي ميخواد نشون بده خيلي مرد شده و بزرگه

    تولدش مبارک
    پاسخ

    ممنون که اومدي عزيزم
    + آرزو 
    سلام خانمي
    خاطره قشنگي بود
    دلم براي سپهر دختر خالم تنگ شد
    آخه اونم تو تهران دنيا آمد و من هم همين لحظات را تجربه کردم
    تولد آقا سپهر شما هم مبارک باشه

    پاسخ

    سلام عزيزم. سرافراز کردي. ايشالله خدا سپهر آسموني شما رو هم هرجا که هست سالم و تندرست نگه داره.
    + علي 
    دوخي بود بابا، دوخي!
    + 000 


    از مطالب زيباي شما لذت بردم

    آماده تبادل لينک با شما هستم

    و همچنين فضاي ارزان براي آپلود مطالب شما موجود است.

    در صورت تمايل با

    farhad.yazdizadeh@gmail.com

    با

    hostmaster@hack-virus.com

    يا 09199209665

    تماس بگيريد

    با تشکر