زندگی رسم خوشایندیست
1-به همکار گزارشگرم چند سوژه جدید ایمیل کردهام. ظهر، پاسخش میرسد. کوتاه و مختصر: «سلام. راجع به سوژهها باید بگم متاسفانه نمیتونم انجامشون بدم. آخه این هفته عازم سفرم. سفر کربلا.» 2-برای یکی از دوستهایم پیام صبح به خیر همراه با عکسی زیبا میفرستم. در جواب، برایم پیامی ارسال میکند. عکسی از صبح زود در بینالحرمین. پایین عکس نوشته شده: سلام. صبحتون کربلایی. پیامش را چندبار میخوانم و حس خوبی پیدا میکنم. 3-در اداره نشستهایم. بوی اسپند میپیچد و یکی از همکارها بلند میگوید: «برای سلامتی کربلاییمون صلوات ختم کنین.» دوست دارم بدانم این سعادت نصیب کدام همکارم شده است. چیزی نمیگذرد که آقای مدیر وارد میشود و خداحافظی از تکتک کارمندهایش را آغاز میکند. بعد از او، نوبت دو همکار دیگر است که التماس دعا بشنوند و نگاه جاماندگان این سفر معنوی را به جان بخرند. بعد از رفتنشان سکوت حکمفرما میشود. انگار این خداحافظی، دلهای زیادی را هوایی کرده است. 4- از بیرون، صدای دستههای عزاداری که به سمت حرم رضوی رهسپارند به گوش میرسد. صدای طبل و نوحه: «هر که دارد هوس کرب و بلا بسمالله... هرکه دارد سرِ همراهی ما بسمالله...» یادم میآید جایی خواندهام این شعر بر اساس دعوت امام حسین(ع) از مردم هنگام خروج از مکه است.تا هر کس آماده فدای جان و دیدار خداست، سحرگاه، همراه امام حرکت کند. با خودم فکر میکنم این دعوت هیچوقت به پایان نرسیده و ادامه دارد. در نگاه عاشق زائرانی که سفرشان بوی دلدادگی و ایمان میدهد.
Design By : Pichak |