سفارش تبلیغ
صبا ویژن











زندگی رسم خوشایندیست

هدیه سادات میرمرتضوی-مرحوم فرهاد مهراد ترانه‌ای به نام "عیدانه" دارد که بارها از رادیو و تلویزیون شنیده‌ایم. ترانه‌‌ی نوستالژیکی برای تمام نسل‌ها که اینطور شروع می‌شود: «بوی عیدی... بوی توپ... بوی کاغذ رنگی... بوی تند ماهی دودی وسط سفره‌ی نو... بوی یاس جانماز ترمه‌ی مادربزرگ.» حالا من در اقدامی مشابه و دزدانه، با ورود به ماه سراسر خاطره‌انگیز رمضان، در متنی نیمه‌شاعرانه به نام "رمضانانه" در وصف این ماه می‌نویسم:

«بوی خوش قرمه سبزی اولین سحری همراه با دعای "اللهم انی اسئلک"... صدای دلنشین قرآن مادر... چراغ‌های‌ روشن همسایه‌ها و زمزمه‌های گنگی که از پنجره‌هایشان شنیده می‌شود... چهره‌های آرام و کم‌حرف روزه‌دار از مسافرهای اتوبوس تا همکاران اداره... نمازهای اول وقت، سجده‌های طولانی و چشم‌های خیس... لذت تماشای کاغذ "افطارها، سوپ و شله موجود است" پشت شیشه‌ی مغازه‌ها... صف‌ خرید زولبیا و بامیه... نوای ربنایی که دل را می‌لرزاند... ماشین‌ها و آدم‌های شتابان، آخرین بازمانده‌های قبل از افطار در خیابان‌ها... خانه و سفره‌ی بی‌ریای افطاری... عطر چای تازه‌دم... شنیدن اسماء الهی و تکرارشان زیر لب... "بازآ هر آنچه هستی بازآ، گر کافر و گبر و بت‌پرستی بازآ، این درگه ما درگه نومیدی نیست، صدبار اگر توبه شکستی بازآ" و قطره‌های اشک ندامت... دعاهای از ته دل برای همه‌ی آن‌ها که در یادت مانده‌اند... شیرینی خرما به همراه جمله‌ی "روزه‌ت قبول" با چاشنی لبخند و بالاخره روشن شدن نقطه‌ی امیدی در دل که تا پایان ماه، به خیلی از عهدهایی که بین خودت و خدایت بسته‌ای عمل کنی. در زیباترین ماه خدا.»

 

 


نوشته شده در جمعه 95/3/21ساعت 1:20 صبح توسط هدیه نظرات ( ) |


 Design By : Pichak