وبلاگ :
زندگي رسم خوشاينديست
يادداشت :
چند پيامک غديري
نظرات :
0
خصوصي ،
4
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
شمسي
علي تنها مانده بود.اشك توي چشمهايش حلقه زده بود.ميگفت هيچكس رابامن برادرنكردي.پيامبر درمدينه بين همه عقد اخوت خوانده بود.حالا علي مانده بودتنها.پيامبرلبخندزدوگفت: توبرادرخودم هستي دردنيا وآخرت.