سلام عزيزم...عالي بود! البته روزت رو نميگم ها! نوشته ات رو ميگم! وگرنه ميتونم حدس بزنم چقدر اذيت ميشي با رانندگي مردم اين شهر!!!!

خوبه لذت بردم مرسي

فكركنم قبلا گفتم ولي عاششششششق نوشته هاتم كيف ميكنم

پــــــــــــيشاپيش عـــــيد نوروز مبارک..
اگـــه جاي عمو نــــوروز بودي چــــي واسم کادو مــــــــياوردي..؟؟
لـــطفا براي گذاشتن نظــــر (( اينجارو )) کليک کن...

سلام جالب بود منم دوست دارم آروم ماشين سواري کنم ولي نميشه...

سلام
هر روز سعي مي کنم به وبلاگت سر بزنم. وقتي مي بينم يه روز قشنگت رو به تصوير کشيدي از خوشحالي قند تو دلم آب مي شه.
با سرعت جت مي خونمش. عجب حسي دختر.
انگاري خودم هم کنارت تو ماشين نقلي ات نشستم. همراهت خداخدا مي کنم و اخرش يک نفس راحت مي کشم. اشک مي ريزم و مي خندم.
ممنون
کم کم دارم مخ مخه ميشم يک وبلاگي راه بندازم و خاطرات و حس هاي تلخ و شيرينم را با ديگران شريک بشم.
شب خوش عزيزم