وبلاگ :
زندگي رسم خوشاينديست
يادداشت :
رمضان آن سالها-يادداشتي از خودم
نظرات :
0
خصوصي ،
6
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
دايي حسين
هميشه گذشته ها تنهاييمان کمتر بوده..!حالا يعني تنهاتر شديم؟ احتمالا بايد همينطور باشه!همبازيهاي قبلي ...همکلاسي هاي خوب و صميمي از دوران ابتدايي گرفته تا دانشگاه ..!خيلي هاشان را گم کرديم..! دوستان جديدي پيدا کرده ايم اما.....دلمان پر ميزند براي هوا ي آنروزها...!بچگي ،نوجواني و...براي من جواني ..!ديروزعصر داشتم از کريمخان بسمت هفت تير ميرفتم..!گرماي هوا طاقت فرسابود...!متوجه آقاي محترمي که از روبرويم ميآمد جلوي من ايستاد و من هم به اجبار ايستادم
..!