وبلاگ :
زندگي رسم خوشاينديست
يادداشت :
يک روز فراموش نشدني
نظرات :
0
خصوصي ،
5
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ريحانه
من هم نيشابور بودم دانشگاه. همه ي خوابگاه رو شيريني دادم. سه طبقه رو! يادش بخير. خاطره ي قشنگي رو به يادم آوردي خواهر جون.
به ياد اون روزهاي سپهر......
پاسخ
ميگم ما هم عجب خاله هاي با احساسي بوديم ها! مگه نه؟