• وبلاگ : زندگي رسم خوشاينديست
  • يادداشت : سالهاي دور از خانه..............
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ريحانه 
    هر شب من دارم سريال رو ضبط مي کنم. دو شب قبل فرشته با اينکه فقط پنج سالشه انگار با همه ي وجودش فقر اوشين رو توي بچگيش فهميده بود. با دست هاي کوچيکش اشک هاي من رو پاک کرد و پرسيد:مامان! دلت براش مي سوزه؟ لبخند زدم و گفتم آره عزيزم.در حالي که نمي دونست براي گذشت اين همه سال و گذشتن از اون روزهاي قشنگ سادگي دارم گريه مي کنم.
    پاسخ

    سلام عزيزم.خوش اومدي. چه خوب که ضبطش ميکني. پس يادم باشه بعدا ازت بگيرم.ياد همه ي اون روزهاي قشنگي که ديگه هيچوقت برنمي گردن بخير.