سفارش تبلیغ
صبا ویژن











زندگی رسم خوشایندیست

همه ش چهارده ساله ش بود که ازدواج کرد و شونزده ساله بود که اولین بچه ش رو بدنیا آورد. توی غربت و دور از مادر سختیهای زیادی کشید تا بچه هاش رو بزرگ کرد و تازه در اوج جوونی و بیست و هشت ساله بود که دید چهارتا بچه ی قد و نیم قد دور و برش رو گرفتند. مهربون بود و باحوصله. صبور بود و خوش سلیقه. بمحض باسواد شدن بچه ها اولین هدیه هایی که براشون خرید کتاب قصه بود. و همون کتاب قصه ها بعدها بچه هاش رو به ادبیات و داستان علاقه مند کرد. سالها گذشت. بچه هاش بزرگ شدن و باورود اولین بچه ش به دانشگاه و با تشویقها و حمایتهای اون و همسر مهربونش شروع کرد به ادامه تحصیل. توی تحصیلات به موفقیتهای خوبی رسید و محقق و مربی و سخنران شد. امروز روز تولد مهربونترین مامان دنیاست. مادر خوب و نازنینم که بیشتر موفقیتهایی رو که دارم از وجود پربرکت اونه. می خوایم عصر سورپریزش کنیم و یکهو براش مهمترین روز زندگیمون رو جشن بگیریم. روز میلاد مقدسش. فکر کنم خیلی خوشحال شه. هرچند کادوها و جشن ما نمیتونه یک قطره از دریای محبتاش رو جبران کنه.

مامان مینای عزیزم!

گل خوشبوی زندگیم!

تولدت مبارک.

خوشحالم هستی.

و

دوست دارم  سالهای سال شاهد نوازش دستهای گرم و مهربونت باشم.

 

 


نوشته شده در سه شنبه 92/7/9ساعت 3:1 عصر توسط هدیه نظرات ( ) |


 Design By : Pichak