وبلاگ :
زندگي رسم خوشاينديست
يادداشت :
يکي از همين جوونها
نظرات :
0
خصوصي ،
6
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
شمسي
امسال شهريور اومدن خونه ما عصري باهم رفتيم بيرون چند ساعتي باهم بوديم كلي خاطره تعريف كرد.خبر را كه شنيدم شوكه شدم. نميدونستم چه جوري بهشون تسليت بگم. سه روزه تا يادش ميفتم چشمام خيس ميشه.حيف از جوونيش و ارزوهايي كه داشت....
پاسخ
حيف و صد حيف...